🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
🌟ولَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی
🌟عیون أخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲ ص۱۳۶.


🖤رمان تاریخی، بصیرتی و معرفتی #شاهزاده_ای_در_خدمت


🌟قسمت ۳۹

عبدالله بن سلام نگاهی به جمع پیش رویش کرد و ادامه داد:
_در این هنگام امین وحی بر پیامبر فرود آمد و پیام خدا را عرضه داشت:
{{سرپرست و ولیّ شما ،تنها خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز برپا می دارند و در حال رکوع صدقه می دهند«سوره مائده آیه۵۵».}}
وقتی این ندا از جانب خداوند بر پیامبرش فرود آمد،برای من و همراهانم واضح و روشن نبود که منظور خداوند چه کسی است؟ چه کسانی برپا دارندهٔ نمازند؟ چه کسانی در حال رکوع زکات و صدقه هم می پردازند و ولی و سرپرست ما پس از پیامبر خواهند بود؟...در اینجا از پیامبر سؤال کردم که مصداق روشن این آیه کیست؟ لطفا برایمان آشکار کنید راز و رمز این آیه را...
در این هنگام پیامبر ازجابرخواست چون موقع انجام فریضهٔ ظهر بود،به ما اشاره کرد تا همراه ایشان به مسجد آییم تا به ما نشان دهد،آنچه را که پروردگار برایش آیه از آسمان نازل فرمود...و اینک که به مسجد آمدیم ... واقعه‌ای رخ داد...آری براستی که مصداق آیه کسی جز آن مردی که انگشتر گرانبهایش را به این فقیر تهیدست داد، نمی تواند باشد.

عبدالله صدایش را بلندتر کرد :
_من اکنون با چشمهای خود دیدم که این فقیر به مسجد آمد و تقاضای کمک کرد ،اما هیچ کس حاجت او را برآورده نکرد، ناگاه متوجه شد مردی در حال رکوع با دست به او اشاره کرد که جلو بیاید، شتابان به سوی او رفت و تقاضای خود را تکرار کرد...علی در حال رکوع، انگشتری را که به گفتهٔ فرستاده نجاشی بیش از هزار دینار ارزش داشت از انگشتر بیرون آورد و به آن مرد فقیر بخشید...

در این هنگام مرد فقیر شادمان از مسجد بیرون رفت و حلقه‌ای تنگ گرداگرد علی که هنوز در سجدهٔ نماز مستحبی قبل از نماز ظهر بود، ایجاد شد.
علی سر بر آستان پروردگارش می سایید و خداوند از آسمان برایش آیه نازل می‌نمود... چه عشقی ست بین این بنده و آن خدا....
علی که نمازش تمام شد، پیامبر در کنار او قرار گرفت و قبل از ادای فریضه ظهر به علی اشاره کرد، آیه ای را که دقایقی پیش از این، بر او نازل شده بود، برای همگان تلاوت کرد و فرمود :
_«علیُّ بْنُ اَبیطالبٍ ولیّکُم بَعدیٖ»
یعنی آهای مسلمانان...ای مومنین....ای نماز گزاران بدانید که #ولیّ_بلافصل من، به حکم خداوند، کسی جز علی بن ابیطالب نیست.

با این کلام پیامبر، عبدالله بن سلام و جمع همراهش، علی را دوره کردند و پیش چشمان پیامبر، با علی به عنوان ولی بعد از پیامبر بیعت نمودند...


فضه که از کمی دورتر شاهد این صحنه بود، اشک شوقی که بر گونه‌هایش روان بود را با پشت دست سترد... و برای چندمین بار به سجده شکر رفت چرا که خداوند تقدیرش را با بزرگان و سروران دنیا گره زده بود...

🌟ادامه دارد....


🖤نویسنده؛ طاهره سادات حسینی

قسمت بعد 40_41   ****   قسمت قبل 38