🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
🌟ولَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی
🌟عیون أخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲ ص۱۳۶.


🖤رمان تاریخی، بصیرتی و معرفتی #شاهزاده_ای_در_خدمت


🌟قسمت ۱۲

سرباز جوان، از اینکه باعث شده بود اندکی ذهن دخترک اسیر را از اسارت و غم دوری از دیار و خانواده،منحرف سازد، خوشحال شروع به سخن گفتن نمود :
_ابوتراب ،لقب مردی ست که اولین نفر به پیامبر اسلام، ایمان آورد، او برای محمد صل‌الله‌علیه‌واله همچون برادر است و در تمام روزهای سخت تبلیغ و رسالت ، در کنار پیامبر بوده است ،ایشان هم اینک داماد رسول‌الله است و پدر نوه‌های آخرین پیامبر خدا...

دخترک که از شنیدن وصف این بزرگ مرد سر ذوق آمده بود گفت :
_نامش...نامش چیست و آن اعجاز که گفتی چه بود؟

مرد جوان که انگار در رؤیای آن دوران سخت و نفس‌گیر فرورفته‌بود شروع به گفتن داستانی کرد که بر همگان آشکار بود :
_نام او #علی ست پسر ابیطالب ،پسر عمو و داماد پیامبر، یاران پیامبر روایت میکنند آن زمان که حضرت رسول علناً تبلیغ دین مبین اسلام را میکردند، کافران مکه تصمیم گرفتند که به نحوی،پیامبر را بکشند و با نقشه‌ای دقیق و حساب شده پیش‌رفتند.طبق نقشهٔ آنها از هر قبیله یک نفر انتخاب میشد و گروهی تشکیل میدادند و این گروه با هم به منزل رسول‌الله حمله میکردند و هر یک ضربتی بر ایشان میزدند تا او را به خیال خودشان بکشند... و اگر احیانا قوم و قبیلهٔ محمد برای خونخواهی قیام میکردند، در توان آنان نبود تا با کل قبایل مکه بجنگند، نقشه حساب شده و دقیق بود و تنها چیزی را که به حساب نیاورده بودند ، کمک پروردگار بلندمرتبه محمد به او بود... خداوند حضرت جبرئیل را که فرشتهٔ وحی است به سوی پیامبر می فرستد و ایشان را از تصمیم ناجوانمردانه و وحشیانهٔ کافران مطلع می‌نماید و به او دستور میدهد تا کسی را جای خود در خانه و در بستر خود بخواباند و شبانه از مکه خارج شود. و برای محمد چه کسی یار و مددکار و دلسوزتر از علی؟!...پیامبر موضوع را با علی در میان می‌گذارد و از او خواست تا به جای خودش در بستر بخوابد و کافران از آن حضرت‌غافل بمانند و او بتواند با استفاده از این فرصت مناسب ،از مکه بیرون رود و در جایی امن مخفی شود و سپس به یثرب برود....علی که شیرمرد عرب است و کسی همتایش پیدا نمیشود، اسدالله است در دین، با کمال خرسندی پذیرفت که جانش را سپر جان پیامبر کند....شب هنگام ، پیامبر به سلامت از مکه بیرون میرود و کافران با شمشیرهای آخته بر بستر پیامبر یورش بردند و تا روانداز را از صورت او کنار زدند، دیدند که اینجا علی خفته نه محمد و براستی که محمد جان علی است و علی جان پیمبر...و خداوند در همان شب به پاس فداکاری ابوتراب از آسمان آیه ای در شأن او نازل نمود ، آیه ای که به آیه « #لیلة_المبیت» معروف شده...

دخترک که مدتی اسیر حبشیان بود،آشنایی دوری با اسلام پیدا کرده بود و میدانست مسلمانان کتابی دارند به اسم قرآن... که آیه آیه‌اش از طرف پروردگار بر پیامبرش نازل میشود، گفت :
_براستی در بین مردان عرب ،چنین بزرگ مردان و دلاورانی وجود دارد؟ و به درستی خداوند در کتاب خود برای او آیه ای آورده؟

🌟ادامه دارد....


🖤نویسنده؛ طاهره سادات حسینی

قسمت بعد 13  ****   قسمت قبل 11