ابراهیم در دیدار آخر که از ما خداحافظی کرد با همان تیپ جبههای به ما گفت:
«فقط یک دعا کنید؛ من برنگردم!»
ابراهیم در دیدار آخر که از ما خداحافظی کرد با همان تیپ جبههای به ما گفت: «فقط یک دعا کنید؛ من برنگردم!»
من گفتم: چرا؟ گفت: «من هنوز دِین خود را به اسلام و رهبر و مردم ادا نکردم. دعا کنید برنگردم و یک وجب از خاک اینجا نداشته باشم و مثل مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) گمنام بمانم.»
و همانطور هم شد. ابراهیم ارادت خاصی نسبت به حضرت زهرا(سلام الله علیها) داشت. و بیشتر خواستههایش را از حضرت زهرا(سلام الله علیها) میگرفت.
حضور حضرت زهرا(سلام الله علیها) را حس میکرد،
شهید ابراهیم هادی ارادت خاص و عجیب و ویژه ای به مادر سادات داشت. به همه بسیجیها میگفت: «ایشان را مادر صدا کنید.»